- کشت و زاد (کِ تُ)
کاشتن وزادن. نطفه و تخم افکندن و نتاج آوردن:
مرا کشت و زادیست در طینت دل
که حاجت به حوا و آدم ندارم.
خاقانی.
کشت و زاد از پی بیشی غلامانش کنند
چار مادرکه در این نه پدر آمیخته اند.
خاقانی
مرا کشت و زادیست در طینت دل
که حاجت به حوا و آدم ندارم.
خاقانی.
کشت و زاد از پی بیشی غلامانش کنند
چار مادرکه در این نه پدر آمیخته اند.
خاقانی
